نگاه ساکت باران
به صورتم دزدانه می لغزد
ولی باران نمی داند
که من دریایی از دردم
به ظاهر گر چه میخندم
ولی اندر سکوتی تلخ می گریم.
نظرات شما عزیزان:
کاش یکم بارون بگیره
ساعت16:16---1 مرداد 1391
در فنجان خالی میشوم
شبیه عابران خسته
مرا قورت میدهی و من
راه قلبت را پیش میگیرم
در قهوه ای که
به رگهایت جاری است!
اپت قشنگ بود